وبر گفت: «میخواهم به من حمله کنی، اما وقتی به من زدی، میخواهم کمی مشتت را بکشی زیرا نمیخواهم آسیب جدی ببینم.» و اسمولت به برادران گفت. اسمولت همچنین به آنها دستور داد که طنابی را به دور گردن او ببندند، “این کار را بیشتر شبیه یک لینچ و بیشتر شبیه جنایت نفرت کنند.”